قرابت به رابطه خویشاوندی، اعم از خونی یا سببی به علت نکاح یا رضاع گفته می‌شود. قانونگذار از میان انواع قرابت، سه دسته از آن
را در قانون مدنی پذیرفته است. 
 
قرابت نسبی
 
از قرابت نسبی تعاریف متعددی بیان شده است اما عنصر اساسی مجموعه آن تعاریف، تولد یکی از دیگری یا منتهی شدن دو نفر به منشا واحد از نسل واحد است. خویشاوندانی که از نسل یکدیگرند را خویشاوندان در «خط مستقیم» گویند، مانند قرابت پدر و مادر با فرزندان خود.
به قرابتی که به اعتبار داشتن نسب مشترک ایجاد شده است، «قرابت در خط اطراف» گفته می‌شود و شخصی که این گونه خویشان از نسل او هستند، در اصطلاح «جامع نسب» نام دارد.
بنابراین نسبت دو برادر یا خواهر و برادر «قرابت در خط اطراف» و جامع بین آن دو، پدر و مادرشان هستند و قرابت دو پسرعمو نیز به همین ترتیب در خط اطراف و جامع نسب آنان پدربزرگ آنها است. 
 
ماده ۱۰۳۲ قانون مدنی، قرابت نسبی و طبقات آن را به تفصیل در سه طبقه تعریف کرده است.
 
بر اساس این ماده، «قرابت نسبی به ترتیب طبقات ذیل است:
طبقه اول - پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد.
طبقه دوم ـ اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها.
طبقه سوم ـ اعمام و عمات (عموها و عمه‌ها) و اخوال و خالات (دایی‌ها و خاله‌ها) و اولاد آنها.
 
در هر طبقه، درجات قرب (نزدیکی) و بعد (دوری) قرابت نسبی به عده‌ نسل‌ها در آن طبقه معین می‌شود. به عنوان مثال، در طبقه‌ اول، قرابت پدر و مادر با اولاد در درجه‌ اول و نسبت با اولاد اولاد در درجه‌ دوم خواهد بود. 
در طبقه‌ دوم، قرابت برادر و خواهر و جد و جده در درجه‌ اول از طبقه‌ دوم و اولاد برادر و خواهر و جد پدر در درجه‌ دوم از طبقه‌ دوم خواهد بود همچنین در طبقه‌ سوم، قرابت عمو و دایی و نیز عمه و خاله در درجه‌ اول از طبقه‌ سوم و درجه‌ اولاد آنها در درجه‌ دوم از آن طبقه است.

موضوعات مرتبط: حقوق خانواده ، قرابت و نسب ، ،
برچسب‌ها :

ادامه مطلب
تاريخ : 23 / 4 / 1394برچسب:قرابت, | نويسنده : سید رضا پورموسوی |

نسب در لغت به معنی قرابت، خویشی و خویشاوندی است.[1] نسب در اصطلاح حقوقی عبارت است از رابطه خویشاوندی بین دو نفر که یکی از نسل دیگری یا هر دو از نسل شخص ثالثی باشند و به طور کلی منتهی شدن دو نفر به منشأ واحد است.[2] نسب، مترادف با قرابت نسبی است و رابطه طبیعی و خونی بین کلیه خویشاوندان نسبی خط مستقیم یا خط اطراف[3] را در بر می‌گیرد. این نسب به معنی عام است. اما نسب به معنی خاص عبارت است از رابطه پدر فرزندی یا مادر فرزندی و رابطه طبیعی و خونی میان دو نفر است که یکی به طور مستقیم و بدون واسطه از صلب یا بطن دیگری به دنیا آمده است.[4]

 
الف - بررسی احکام نسب
1- توارث؛
 یکی از موجبات ارث نسب است. به موجب ماده 862 قانون مدنی اشخاصی که به موجب نسب ارث می‌برند سه طبقه‌اند:
1- پدر و مادر و اولاد، و اولاد اولاد؛
2- اجداد، و برادر و خواهر و اولاد آنها.
3- اعمام و عمات و اخوال و خالات و اولاد آنها.
 البته به موجب ماده 884 قانون مدنی ولد الزنا از پدر و مادر و اقوام آنها ارث نمی‌برد، اما اگر حرمت رابطه‌ای که طفل ثمره آن است نسبت به یکی از ابوین ثابت و نسبت به دیگری به واسطه اکراه یا شبهه زنا نباشد، طفل فقط از این طرف و اقوام او ارث می‌برد و بالعکس.
 
2- انفاق؛
یکی از احکام نسب نفقه اقارب است. این نفقه شامل نفقه اقارب و نفقه اولاد می‌شود. در مورد نفقه اولاد ماده 1199 قانون مدنی بیان نموده که نفقه اولاد بر عهده پدر است و پس از فوت پدر یا عدم قدرت او به انفاق به عهده اجداد پدری است با رعایت الاقرب فالاقرب. در صورت نبودن پدر و اجداد پدری و یا عدم قدرت آنها نفقه بر عهده مادر است. و هرگاه مادر هم زنده یا قادر به انفاق نباشد، با رعایت الاقرب فالاقرب، به عهده اجداد مادری و جدات پدری واجب النفقه است.
در مورد نفقه ابوین و اجداد به موجب ماده 1200 قانون مدنی نفقه پدر برعهده فرزندان است و در صورتی که آنان فرزند نداشته باشند، نوه‌ها با رعایت قاعده تقدم خویشاوندان نزدیک‌تر نفقه را باید بپردازند. قانون مدنی ما در این زمینه فرزندان دختر و پسر را در یک ردیف آورده است.
مطابق ماده 1204 قانون مدنی نفقه اقارب عبارت است از مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت به قدر رفع حاجت، با درنظر گرفتن درجه استطاعت منفق. البته آنچه که به عنوان اجزای نفقه در قانون آمده است نمونه‌ای از مهمترین نیازمندی‌های زندگی است و جنبه انحصاری ندارد. پس هزینه بهداشت و درمان و رفت و آمد و سوخت را باید بر آن افزود.[5]

موضوعات مرتبط: حقوق خانواده ، قرابت و نسب ، ،
برچسب‌ها :

ادامه مطلب
تاريخ : 17 / 4 / 1394برچسب:احکام نسب, | نويسنده : سید رضا پورموسوی |

صفحه قبل 1 صفحه بعد

.: :.